گاه ناظر به وقایع گذشته | گاه معطوف به مطالعه و بررسی وقایع آینده | و این تعریفِ "تاریخ"است...

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کروبی» ثبت شده است

قمر در عقرب...

اوضاع قمر در عقرب یعنی همین.
یعنی قاطی شدن همه‌چیز. هم مردم مشکل اقتصادی دارند، هم جناح‌ها با هم اختلاف دارند، هم آشوبگران منتظر فرصتند.

عاقبت هیچ مشکلی هم حل نمی‌شود. چرا؟ چون اینجا به جای حل مشکل، دنبال مچ‌گیری از همدیگر هستند. چون قبیله، مهم است نه مردم.

...

آنها که تا چند سال پیش هر اعتراضی را فورا به ضدانقلاب نسبت می‌دادند، حالا از اعتراض محدود، علیه دولت حمایت می‌کنند و آنهایی که تا چند سال پیش حامی اعتراض علیه آن دولت بودند، حالا به دنبال آرامشند.

خوش به حال رفتگر کوچه‌ی ما. هر روز صبح، در گرما و سرما، کارش را انجام می‌دهد و کاری به کار هیچ‌کس ندارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آقای یا-سین

آقای موسوی اگر اندک خدمات شما نبود ...

در جریان اتفاقات سال 88 ، یعنی زمانیکه خبر چندانی از تلگرام و واتساپ و این چیزها نبود ، پیامکی بین گوشی های مختلف توسط یک جریان خاص ، منتشر میشد که متن آن به شرح ذیل بود :

آقای موسوی اگر اندک خدمات شما به این انقلاب نبود،شما را به دادگاه معرفی می کردم. (روح الله خمینی – صحیفه نور – جلد21 – صفحه ی 163 )

هنوزم اگر در برخی وبلاگ ها با همان جریان خاص به سراغ آرشیو سا 88 بروید این متن به چشم میخورد و تفاسیر و تحلیل های مختلف دوستان درباره ی این جمله که البته نه از سر عقل که از سر جهل میباشد.

اما از چه نظر مدعی هستم که از سر " جهل " بود.

بالاخره امام خمینی(ره) در پایان وصیت نامه ی الهی-سیاسی خودشان چند نکته را پیرامون خودشان و نقل هایی که از ایشان میشود متذکر شدند از جمله اینکه سخنی از من را مپذیرید مگر امضای من باشد ، در اثار منتشره از من باشد یا توسط صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده باشد.

این سخن امام نشان میدهد خود امام نیز میدانست که افرادی چنین ظالمانه و بدون اندک تفکری و حتی بدون اعتقاد ، چطور حاضرند حتی حیثیت امام را به بازی بگیرند تا به مقاصد کثیف و ناپاک و سرتاپا دروغ خود برسند.

بیاید برای یک بار هم از دید یک پژوهشگر و نه مردم عادی به بررسی این پیامک بپردازیم ، مردم عادی از این نظر که به محض دریافت یک پیامک از جوک های قومی و بازی با ابروی یک شهر تا چنین پیامک هایی سریع به انتشار آن میپردازند بدون آنکه هیچ تحقیقی پیرامون حقیقت داشتن مطلبی بکنند که خود باعث انتشار آن هستند.

برای بررسی این پیامک ، باید به سراغ منبعی که پیامک ذکر کرده است برویم یعنی صحیفه – جلد 21 – صفحه ی 163

برای این منظور از سایت رسمی مرکز انتشار اثار امام خمینی ( ره ) استفاده کنید به آدرس ذیل :

www.imam-khomeini.ir

در این سایت به قسمت صحیفه بروید و جلد 21 را انتخاب کنید سپس در قسمت " برو به صفحه " صفحه ی 163 را وارد نمایید تا متن صفحه ی 163 برای شما ظاهر شود.

همانطور که میبینید تیتر این صفحه کاملا نشان دهنده ی محتوای متن آن صفحه است . عنوان این صفحه به شرح ذیل است :

" اجازه نامه به آقای سید نیاز حسین نقوی، در امور حسبیه و شرعیه "

درواقع نامه ای هست از حضرت امام ( ره ) به آقای سید نیاز نقوی حسینی آنهم در موضوع "اجازه در امور حسبیّه و شرعیه" – در متن هم هیچ جمله عبارتی نزدیک به آن پیامک کذایی نمیبینید.

نه تنها در این صفحه بلکه تا 20 صفحه قبل از آن و 20 صفحه بعد از آن هم چنین عبارتی و حتی چنین مفهومی به آقای موسوی از سمت امام نمیبینید.

نه تنها چنین چیزی نیست بلکه از جاییکه گفته اند " عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد " سازنده ی این پیامک حتی صحیفه ی امام را هم ورق نزده است چرا که دقیقا چند صفحه بعد از آدرسی که سازنده پیامک عنوان کرده است پر است از نامه هایی که امام به میرحسین موسوی فرستاده است و نه تنها چنین مفهومی در آن نیست که برعکس در حال تمجید آقای موسوی میباشد از جمله در صفحه ی 199 و 200 (جلد 21 صحیفه ) نامه ی حکم انتصاب میر حسین موسوی به سمت سرپرست امور جانبازان توسط امام خمینی (ره) میباشد که بخشی از متن آن را عینا برای شما خواننده گرامی در ذیل میاورم :

(( از آنجا که ممکن است این روزها افرادی بخواهند نسبت به دولت خدمتگزار شبهات‏‎ ‎‏و القائاتی در اذهان عامه به وجود آورند و زحمات بی شائبه و طاقتفرسای شما را‏ ‎‏خصوصاً در مسئلۀ جنگ خدشه دار نمایند، لازم است این نکته را تذکر دهم که من‏‎ ‎‏همچون گذشته شما را فردی لایق و دلسوز برای انقلاب اسلامی می دانم، و زحمات شما‏‎ ‎‏را در دوران جنگ و تجهیز سپاهیان اسلام فراموش نمی کنم، و الآن نیز شما را تأیید و‏‎ ‎‏حمایت می کنم. ))

همانطور که میبینید دیدگاه امام نسبت به میرحسین موسوی در این نامه به وضوح مشخص و تبیین شده است.

حالا احتمالا منظور حقیر را در " جاهل " خواندن سازندگان و منتشرکنندگان آن پیامک مذکور متوجه میشوید. متاسفانه اینها نه درکی از زمان نخست وزیری آقای میرحسین موسوی دارند و نه حتی صحیفه ی امام را که خود را متعهد به آن میدانند درست مطالعه کرده اند. مصداق همان ضرب المثلی ست که " بشکه خالی بیشترین صدا را میدهد "

جا دارد توصیه ای به آن جریان خاص بکنم آنهم اینکه در جنگ های سیاسی حداقل کاری که میتوانید بکنید تا مورت و مردانگی خود را نشان دهید این است که اصل محتوا را نقل کنید . وقتی شما حتی به کلام امام ( ره ) هم رحم نمیکنید و حاضرید برای رسیدن به مقاصد کثیف خودتان دست به هرکاری بزنید چطور انتظار دارید مردم به شما اعتماد کنند؟

مردم به کسانی اعتماد کنند که حتی حاضرند کلام امام را تحریف کنند تا کسی مثل نخست وزیر زمان جنگ را کوچک نشان دهند؟

آقای میرحسین موسوی با تمام اشتباهات که در سال 88 داشت  اما آیا این مردانگی و مروت است که شما کلام امام را تحریف کنید تا ایشان را کوچک و بی اعتبار معرفی کنید؟

و همانطور که دیدید چنانچه بعد از این هم بخواهید این سبک از مقابله را پیشگیرید ماهم ساکت نخواهیم نشست و با انتشار آنچه " حقیقت " هست و احتمالا در مقاصد سیاسی شما چنین چیزی اصلا تعریف نشده است میپردازیم.

شمایی که معتقدید نباید حتی کلام امام را تفسیر کرد ، چرا که کلام امام واضح و صحیح است ، چطور به خود اجازه میدهید کلام ایشان را تحریف کنید؟؟؟

مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ ؟


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱
آقای یا-سین

پیامد های منع احمدی نژاد توسط رهبری

همانطور که مطلع هستید رهبری در ماه های اخیر جلساتی داشتند که کاملا رنگ و بوی انتخاباتی داشته است از جمله داغ ترین این رویدادها صحبت های رهبری درباره ی منع احمدی نژاد برای کاندیداتوری انتخابات سال 96 بود که همگان شنیدند که رهبری صراحتا گفتند که ایشان را منع کرده اند و چندی بعد هم خود اقای احمدی نژاد این گفته را تایید کرده و گفت به دستور حضرت اقا عمل میکند و قصد آمدن به انتخابات سال 96 را ندارد .

اما تحلیل حقیر از این اظهار نظر رهبری درباره ی منع احمدی نژاد و صلاح ندانستن حضور ایشان در انتخابات 96 سه نکته ی مهم دارد که به توضیح آن میپردازم.

نکته ی اول را میتوان در صحبت های خود رهبری که در ماه های اخیر و چه در خصوص همین صحبت های ایشان یافت آنهم بحث " دو قطبی " شدن جامعه است. درواقع اعتقاد بر این است که در صورت حضور آقای احمدی نژاد در انتخابات96 جامعه دوباره دچار همان دوقطبی سال 88 خواهد شد و حتی بیشتر و پرچالش تر.

درواقع احمدی نژاد تنها چهره ی دیپلماتیک ایران است که یا طرفداران دوآتیشه داره یا منتقدین سرسخت و افراطی و این اتفاق درباره ی کمتر دیپلماتی در ایران اتفاق می افتد. کمااینکه درمورد اقای هاشمی صدق نمیکند ، آقای هاشمی علاوه بر جمعیت طرفداران و منتقدان ، جمعیتی را دارد که با وجود اصولگرا بودن هنوز هم سیاست هاشمی را تایید میکنند و همینطور جمعیتی را دارد که با وجود اصلاح طلب بودنشان همچنان هاشمی را نقد میکنند و منتقد سرسخت ایشان هستند.

درباره ی احمدی نژاد اینطور نیست ، یعنی شما یا طرفدار احمدی نژادید و یا منتقد ایشان. حد وسطی وجود ندارد . برای همین در حالت عادی هم اگر احمدی نژاد بیاید این احتمال میرود عده ای که منتقد او هستند با وجود اینکه به کاندید دیگر هم اعتقادی ندارند اما به دلیل رای نیاوردن احمدی نژاد قطعا به طرف مقابل رای خواهند داد و این معنای واضح دوقطبی در جامعه است. حتی میتوان اینطور هم به قضیه نگاه کرد که چنانچه کاندید مقابل احمدی نژاد کمی هم سمت و سو های اصلاح طلبانه داشته باشد همین باعث شود که کارزار سبزهای سال 88 به نفع کاندید مقابل احمدی نژاد رای بدهند و عملا آن کاندید تبدیل به جناح شبه سبز در ایران شود که این هم یعنی دوقطبی شدن جامعه .

البته که احتمال دوم محتمل تر است ، در واقع سبزهایی که احتمالا به خودشان قول داده اند دیگر خانه نشین بشوند و شناسنامه شان دیگر مهر صندوق رای را نبیند با آمدن احمدی نژآد تحریک میشوند که دوباره وارد انتخابات شده و اینبار رای شان را نه به نفع کاندید منتخب خودشان ( که عملا وجود ندارد ) بلکه به ضرر احمدی نژاد رای بدهند و این خود یعنی ممکن است رای سبزهای چند شقّه شود که البته با انسجامی که اصلاح طلب ها در لیست نویسی انتخابات مجلس دهم داشتند نشان دادند میتوانند رای هایشان را کنترل کنند.

پس نکته ی اول جلوگیری از " دوقطبی " شدن جامعه هست ، چیزی که سال 88 دیدیم نه به نفع سبزها و نه به نفع حکومت شد. و برای هردوطرف جریان هزینه های سنگینی داشت که اصلاح طلبان را مغضوب علیه کرد و نظام را هم بسیار به چالش و نقدهای بنیادی که اصل انقلاب را زیر سوال میبرد کشاند.

نکته ی دوم مطلبی ست که بعد از سال 87-88-89 در بین اصلاح طلب ها رواج پیدا کرده است آنهم بحث امر و نهی های رهبری در مورد های مختلف است.

در واقع با این اظهار نظر رهبری و منع احمدی نژاد ، خود باعث شد که این طرز فکر از جریان های اصلاح طلب و حتی جریان عموم مردم پاک شود که رهبری فقط به اصلاح طلب ها امر و نهی میکند و عملا اصولگراها تابحال طعم چنین امر و نهی هایی را نکشیده اند. با این منبع که البته ضربه ی سختی به پیکره ی اصولگراها بخصوص در سال 96 خواهد زد باعث شد این طرز فکر از بین برود هرچند که رهبری درباره ی انتخابات سال 84 و کاندیداتوری اقای هاشمی هم نظری مشابه داشتند چرا که اعتقاد بر این است که در ایران بعد از دو دوره رییس جمهور بودن ، اینکه دوباره بخواهید کاندید بشوید مورد اقبال مردم قرار نمیگیرد همانطور که آقای هاشمی دو دوره رییس جمهور بودند و وقتی دوباره برای سال 84 ثبتنام کردند با اقبال مردم مواجه نشدند و مردم ترجیه دادند به شهردار تهران که شاید زیاد برای مردم کل کشور شناخته نبود رای بدهند تا آقای هاشمی و آنهمه شناخت و معرفتی که کل ایران به ایشان داشت.

پس احمدی نژاد هم از این ماجرا سوا نیست و همین موضوع میتوانست باعث شکست رسمی آقای احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری ایران بشود.

نکته سوم " اخلاق احمدی نژادی " بود که سالهاست مورد نقد همگان است ، از اصلاح طلب ها تا مردم و حتی خود اصولگرا ها . "اخلاق احمدی نژآدی " مجموعه خلقیاتی ست که مردم و مسئولین در دستگاه دیپلماسی نمیپسندند . از جمله ادبیات عجیب غریب احمدی نژآد . اما چیزی که اینجا مورد بحث حقیر است بحث قهر کردن 11 روزه ی اقای احمدی نژآد در جریان انتخاب وزیر اطلاعات می باشد که از همان سال ها تا الان یک نمره ی فوق العاده منفی را در کارنامه ی احمدی نژآد ثبت کرده است ، چه در جناح اصلاحات که آتش بیار معرکه شدند و چه در جناح اصولگرا و آنچه حزب اللهی خوانده میشود هردو منتقد احمدی نژآد شدند. عدم پذیرش حرف رهبری در آن جریان و قهر کردن احمدی نژاد و حتی صحبت از استعفای او باعث شد که این ننگ همیشگی در کارنامه ی او بماند که شاید این حرف شنوی اخیر او از رهبری مبنی بر عدم حضور انتخابات96 شاید تاحدود زیادی این لکه ی ننگ را از کارنامه ی احمدی نژاد پاک کند که آنجا احمدی نژاد شاید حرف رهبری را قبول نداشت و با این حرف شنوی ، نمره ی منفی آن اتفاق را تا حد زیادی بهبود ببخشد.

 

حیث المجموع نظر رهبری مبنی بر عدم حضور احمدی نژآد انطور که از مستندات بر می آید به نفع تمام جناح ها از راست و چپ تا مردم و کوچه و بازار است.

و شاید این موقعیت را هم برای اصولگرا ها ایجاد کند تا بتوانند همانطور که سال 84 شخصیتی مثل احمدی نژاد را افریدند ، شخص جدید و اندیشه ی جدیدی را به حزب خود اضاف کنند .

 

در پناه خداوند رحمان و رحیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
آقای یا-سین